جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

فدا کردم به غم‌های تو از جهان ملک خاتون غزل 19

غزل 19 ام از 1809 غزلیات

فدا کردم به غم‌های تو جان را

1 فدا کردم به غم‌های تو جان را که دارد تازه غم‌هایت جهان را

2 از آن کردم فدا جان در ره عشق کز آن عاری نباشد رهروان را

3 چه باشد گر به سوی بی دلانت به لطف خود بگردانی عنان را

4 اگر پیشم خرامی از سر ناز به دیده جا کنم سرو روان را

5 نثار مقدمت ای نور دیده نشاید کرد جز روح و روان را

6 طبیب دل! چرا با تو نگویم به عهد عشق تو درد نهان را

7 به جان تو که من باری شب و روز به ذکر دوست گردانم زبان را

8 نگارینا چرا محروم داری ز وصل جان فزایت دوستان را

9 به تیغ هجر جانم را بخستی به رغمم شاد کردی دشمنان را

10 نمی‌دانم چرا در کوی عشقت جهان را نیست ره، باشد سگان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را

شاعر شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را چه کسی است ؟

شاعر شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را جهان ملک خاتون می باشد.

شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را چیست ؟

قالب شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را غزل است

مضمون اصلی شعر فدا کردم به غم‌های تو جان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی