- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا جز عشق و سودای تو دین نیست که در آئین ما دین غیر از این نیست
2 کمانداری در این لشکر ندیدم که جان خسته ای را در کمین نیست
3 کجا یارا که پیش حکم و رایش که تا گویم چنان است و چنین نیست
4 از آن غم را که بشادی میگزینم که جایت جز دل اندوهگین نیست
5 خطا گفتم که چشم مستش آهوست که این آهو بتاتار و بچین نیست
6 عجب نبود بر آن لب شور اغیار که بی زنبور هرگز انگبین نیست
7 نجوشد شهد هرگز از نمکزار میان برگ گل ماء معین نیست
8 زدست ساقی ما هر که می خورد بفکر سلسبیل و حور عین نیست
9 بصورت آدمی لیکن زنوری که این خاصیت اندر ماء و طین نیست
10 اگرچه خصم دعوی کرد جا هست ولیکن سحر با معجز قرین نیست
11 اگر خاتم زجم بربود دیوی بمعنی صاحب تاج و نگین نیست
12 مهل آشفته ساید جبهه بر خاک که جز داغ تو او را برجبین نیست
13 علی مولای ما تا صاحب عصر جز اینم اولین و آخرین نیست