-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درون کاسه ی سر دارم از جنون آتش دویده در همه اعضا مرا چو خون آتش
2 نه عشق بود که شد ز آسمان حواله به من که ریخت بر سرم این طشت سرنگون آتش
3 ز اشک و آه خراب است حال من که مرا برون خانه بود آب و اندرون آتش
4 نهاد نامه ی شوقم چو در بغل قاصد چو شمع کرد سر از جیب او برون آتش
5 ز بس که گرم سراغم سلیم در ره شوق به روی خار دوم پابرهنه چون آتش