- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من به لطفت امید می دارم مگر از غم کنی سبکبارم
2 چون ندارم بجز تو کس به جهان ضایع از لطف خویش مگذارم
3 ماه من جلوه داد در چشمم اوست یا خود خیال پندارم
4 دل به جان آمد ای مسلمانان از جفای بت ستمکارم
5 من به امّید روی چون خورشید شب همه تا به صبح بیدارم
6 از چه میلی ندارد او سوی ما تخم مهرش میان جان کارم
7 من ندارم تمتّعی ز وصال تا نگویی که من جهان دارم