- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بتی دارم که دل دیوانهٔ اوست خراب جلوهٔ مستانهٔ اوست
2 کند سوسن به شکرش، تر زبانی لب هر غنچه در افسانهٔ اوست
3 سر و کارم بود با شعله خویی دل گرم من آتشخانهٔ اوست
4 نمی دانم به محفل این چه شمعیست که جان قدسیان پروانهٔ اوست
5 نشان ز آن یار هر جایی چه جویی؟ دل هر ذره ای کاشانهٔ اوست
6 اگر میخوارهای از عشق مگسل محبت ساقی پیمانهٔ اوست
7 حیات من بود در دست ساقی شراب خضر، در پیمانهٔ اوست
8 حزین ازکوی معماران گل نیست خرابات محبّت خانهٔ اوست