1 چشمی دارم چو ابر دی گوهر بار دستی که چو ریگ سیم و زر بازد یار
2 با اینهمه نعمت و سخاوت که مراست دینار به جان می طلبم مفلس وار
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 اکنون که یافت دهر کهن خلعت نوی نوگشت باغ و راغ ز تمثال مانوی
2 بلبل نوای بار بدی برکشید و باز بر کف نهاد لاله می و جام خسروی
1 ای آنکه چو باد ناتوانی با باد به بوی همعنانی
2 آنچ از تو به جان خرند عشاق بر باد دهی به رایگانی
1 جهان به کام شود عشق کامران ترا فلک غلام شود حسن جاودان ترا
2 مدار فخر بود بهر او که مهر فلک ستاید این دل با مهر تو امان ترا
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **