نگاری دلبری دارم چو از ابن حسام خوسفی غزل 104

ابن حسام خوسفی

آثار ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش

1 نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش به جان قربان شدم او را نمیگیرد دلم ترکش

2 ز حد بگذشت مشتاقی به جام باده ی باقی لبالب کن قدح ساقی به یاد لعل او درکش

3 بر آن سرو سیم اندام اگر در بر کشی روزی نه قد سرو دلجو جو و نه ناز صنوبر کش

4 گر آن آیینه روی از روی مهرت روی بنماید نه روی ملک دارا بین و نه حکم سکندر کش

5 برو ای زاهد خودبین مه دایم عیب می بینی قلم در حرف رندان پریشان قلندر کش

6 بزن چرخی و زین چنبر برون نه پای همت را کزین بیرون بنه پای و قلم در چرخ و چنبر کش

7 ترا ابن حسام اول چو در کوی نکونامی نشد ممکن گذر کردن به بدنامی علم در کش

عکس نوشته
کامنت
comment