-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نگاری دلبری دارم چو زلف خود ز من سرکش به جان قربان شدم او را نمیگیرد دلم ترکش
2 ز حد بگذشت مشتاقی به جام باده ی باقی لبالب کن قدح ساقی به یاد لعل او درکش
3 بر آن سرو سیم اندام اگر در بر کشی روزی نه قد سرو دلجو جو و نه ناز صنوبر کش
4 گر آن آیینه روی از روی مهرت روی بنماید نه روی ملک دارا بین و نه حکم سکندر کش
5 برو ای زاهد خودبین مه دایم عیب می بینی قلم در حرف رندان پریشان قلندر کش
6 بزن چرخی و زین چنبر برون نه پای همت را کزین بیرون بنه پای و قلم در چرخ و چنبر کش
7 ترا ابن حسام اول چو در کوی نکونامی نشد ممکن گذر کردن به بدنامی علم در کش