1 در دیده ز تو ابر بهاری دارم بر چهره شکفته لاله زاری دارم
2 لطفی بنما و پرده از طلعت خویش بگشا که عظیم انتظاری دارم
1 شه چو گشتی بعد چوگان باختن چون کمان مایل به تیر انداختن
2 از کمانداران خاص اندر زمان خواستی ناکرده زه چاچی کمان
1 چاره نبود اهل شهوت را ز زن صحبت زن هست بیخ عمر کن
2 زن چه باشد ناقصی در عقل و دین هیچ ناقص نیست در عالم چنین