- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اسبی دارم که هرگز ایزد قانع ترازو نیافریند
2 تا روز ز عشق جو همه شب از خرمن ماه خوشه چیند
3 با حشر فکند دیدن جو دانه که درین جهان نبیند
4 گفتند که جو نماند وزین غم میخواست که تعزیت گزیند
5 پوشید پلاس و پاره یی کاه میخواهد تا درو نشیند