- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمیگنجد غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمیگنجد
2 چو گرد آید جهانی غم به دل گنجد سریست این که در جائی به این تنگی متاع کم نمیگنجد
3 طبیبا چون شکاف سینه پر گشت از خدنگ او مکش زحمت که در زخمی چنین مرهم نمیگنجد
4 سپرد امشب ز اسرار خود آن شاه پریرویان به من حرفی که در ظرف بنیآدم نمیگنجد
5 تو ای غیر این زمان چون در میان ما و یار ما به این نامحرمی گنجی که محرم هم نمیگنجد
6 مکن بر محتشم عرض متاعی جز جمال خود که در چشم گدایان تو ملک جم نمیگنجد