- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان در بغل هر دم هزارش موجه و هر موجه طوفان در بغل
2 خوش میطپد در بر دلم پیکی همانا میرسد پیغام دلبر بر لب و مکتوب جانان در بغل
3 خوش آنکه با آن مهشبی گلدشت مهتابی کند پیمانهاش در آستین میناش پنهان در بغل
4 گیرم همه آغوش شد چون هاله سر تاپای من کو طالعی کاید مرا آن ماه تابان در بغل
5 گو اهل دل را مصحفی نبود برای حفظ تن دل در بر عارف بود زآن به که قرآن در بغل