دارم دلی صد بحر خون زان از مشتاق اصفهانی غزل 209

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان در بغل

1 دارم دلی صد بحر خون زان تیر مژگان در بغل هر دم هزارش موجه و هر موجه طوفان در بغل

2 خوش میطپد در بر دلم پیکی همانا میرسد پیغام دلبر بر لب و مکتوب جانان در بغل

3 خوش آنکه با آن مه‌شبی گلدشت مهتابی کند پیمانه‌اش در آستین میناش پنهان در بغل

4 گیرم همه آغوش شد چون هاله سر تاپای من کو طالعی کاید مرا آن ماه تابان در بغل

5 گو اهل دل را مصحفی نبود برای حفظ تن دل در بر عارف بود زآن به که قرآن در بغل

عکس نوشته
کامنت
comment