- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من اندر حلقه زلفش دلی دارم خراب از غم مرا در عشق او چشمیست دائم غرق آب از غم
2 خیالش را توان دیدن بخواب اما کجا بینم چو اندر دیده می ناید مرا ایدوست خواب از غم
3 دل غمگین من دارد هوای لعل میگونت چو میداند که نرهاند کس او را جز شراب از غم
4 جگر خوارست معشوق و جگر خونست عاشق را ولی گر سر فرود آرد دلی دارم خراب از غم
5 نگارین من از سنبل چو چو کان میکشد بر گل بسان گوی میافتد دلم در اضطراب از غم
6 صبا از چین زلف او نسیمی گر بچین آرد درون نافه خون گردد دگر ره مشک ناب از غم
7 بحنا چون کند دلبر خضاب آندست سیمین را کند ابن یمین چهره بخون دل خضاب از غم