1 گلهای دارم از تو و گلهای که نگنجد به هیچ حوصلهای
2 گلهای دود در دماغم از آن گلهای باد بر چراغم از آن
1 تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان ترا نغمه سنج نو، مبارک باد، بستان ترا
2 خوان زیبایی به نعمتهای ناز آراست، حسن نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا
1 تو جفاکن که از اینسوی وفاداری هست طاقت و صبر مرا حوصلهٔ خواری هست
2 با دلم هر چه توان کرد بکن تا بکشد کز من و جان منش نیز مددکاری هست
1 خوار میکن ، زار میکش، منتت بر جان ماست خواری ظاهر گواه عزت پنهان ماست
2 چشم ظاهر بین بر آزار است وای ار بنگرد این گلستانها که پنهان زیر خارستان ماست