جگر گر مست و دل گر مست و آه از قاسم انوار غزل 444

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

جگر گر مست و دل گر مست و آه آتشین دارم

1 جگر گر مست و دل گر مست و آه آتشین دارم خلاصی نبست جانم را، که عشقی در کمین دارم

2 به حق روی چون ماهت، به حق زلف دلخواهت که من در روز و شب مشتاق و رویی بر زمین دارم

3 برو، ای ناصِحِ رعنا، مکن دیگر نصیحت‌ها که من از دولت عشقش طریق مستبین دارم

4 قدح‌های شراب لایزالی کم نمی‌گردد سرم بر آستانست و قدح در آستین دارم

5 مرا مفروش، ای سرکش، ببین در حال من خوش که من از آتش عشق تو داغی بر جبین دارم

6 برو، واعظ، مده پندم، که از پند تو در بندم به جان تست سوگندم، که چشم راه‌بین دارم

7 منال، ای قاسم مسکین، ز درد عاشقی چندین که من از ناز در رقصم: که یار نازنین دارم

عکس نوشته
کامنت
comment