چشم گریان و دل زار و نزاری از قاسم انوار غزل 447

قاسم انوار

آثار قاسم انوار

قاسم انوار

چشم گریان و دل زار و نزاری دارم

1 چشم گریان و دل زار و نزاری دارم در نهان خانه دل نقش نگاری دارم

2 زر نابم، که ببازار جهان آمده ام محکی کو؟ که ببیند که عیاری دارم

3 من از آن شهر کلانم، نه از آن ده که تویی با همه خلق جهان دار و مداری دارم

4 تو چه دانی که من این جا بچه کار آمده ام؟ که بصحرای بشر عزم شکاری دارم

5 پیش آهنگ خرانی و بدان مفتخری علم الله، که از فخر تو عاری دارم

6 همچو بلبل که بنالد بهوای گل مست با خیالش همه شب ناله زاری دارم

7 قاسمی نیست ازین شهره ملامت بگذار من ز شهر دگرم، رو بدیاری دارم

عکس نوشته
کامنت
comment