کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

بیزارم از آن دل که در درد از کمال خجندی غزل 351

غزل 351 ام از 1252 غزلیات

بیزارم از آن دل که در درد نباشد

1 بیزارم از آن دل که در درد نباشد هر دل که بترسد ز بلا مرد نباشد

2 باران مرا درد من بی سرو پا نیست دشمن به از آن دوست که همدرد نباشد

3 گر هست غباری ز دلت پاک فرو شوی کأنینه همان به که بر او گرد نباشد

4 قدر می و معشوق و خرابات چه داند آنکس که چو من میکده پرورد نباشد

5 جنت نروم نا رخ زیباش نبینم فردوس چکار آید اگر ورد نباشد

6 چون شمع هر آنکس که بود سوخته عشق بی دیدهٔ گریان و رخ زرد نباشد

7 دلگرمی مستان ز غزلهای کمال است آری نفس سوختگان سرد نباشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد

شاعر شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد چه کسی است ؟

شاعر شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد کمال خجندی می باشد.

شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد چیست ؟

قالب شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد غزل است

مضمون اصلی شعر بیزارم از آن دل که در درد نباشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر