دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی از رهی معیری غزل 4

رهی معیری

آثار رهی معیری

رهی معیری

دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم

1 دوش چون نیلوفر از غم پیچ و تابی داشتم هر نفس چون شمع لرزان اضطرابی داشتم

2 اشک سیمینم به دامن بود بی‌سیمین‌تنی چشم بی‌خوابی ز چشم نیم‌خوابی داشتم

3 سایهٔ اندوه بر جانم فرو افتاده بود خاطری هم‌رنگ شب بی‌آفتابی داشتم

4 خانه از سیلاب اشکم همچو دریا بود و من خوابگه از موج دریا چون حبابی داشتم

5 محفلم چون مرغ شب از ناله دل گرم بود چون شفق از گریه خونین شرابی داشتم

6 شکوه تنها از شب دوشین ندارم کز نخست بخت ناساز و دل ناکامیابی داشتم

7 نیست ما را پای رفتن از گران‌جانی چو کوه کاش کز فیض اجل عمر شهابی داشتم

8 شادی از ماتم‌سرای خاک می‌جستم رهی انتظار چشمه نوش از سرابی داشتم

عکس نوشته
کامنت
comment