- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زین پیش داشتم صنمی سیمبر بدست اکنون نه عین دارم ازو نه اثر بدست
2 گوئی که چشم غیرت ایام خفته بود کان گنجم اوفتاد چنان بیخبر بدست
3 بازش ربود از کفم ایام و چشم من دارد به یادگار وی اکنون گهر بدست
4 ایجان برگزیده کجائی که بیتو دل دارد همیشه ناله و آه سحر بدست
5 جان در خطر همی فکنم از برای تو آری نیامدست گهر بیخطر بدست
6 از چهره در هوای تو زر میدهم ولیک جانی که رفت باز نیاید بزر بدست
7 گوید بطعنه با دل من هر شبی فلک بیهوده پر مجه که نیاید قمر بدست
8 صد بار اگر نبات برآید ز خاک من یکره نیایدم چو تو شاخ شکر بدست
9 جان بذل کرد ابن یمین در هوای تو عیبش مکن نداشت جز این مختصر بدست