- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من با تو حق صحبت دیرینه داشتم گنجی نهان ز مهر تو در سینه داشتم
2 با دوستان خواجه مرا بود دوستی وز دشمنان خواجه به دل کینه داشتم
3 در شادی و مصیبت و در عزل و در عمل با خواجه حشر شنبه و آدینه داشتم
4 روشندل و موافق و یکروی و راستگوی در محضر تو صورت آئینه داشتم
5 از دشمنان خواجه کشیدم جفا، ولی با دوستان خواجه حسابی نداشتم
6 تنها برای خدمت و غمخواری تو بود گر رغبتی به شرکت کابینه داشتم
7 خوردی فریب حاسد و دیوانه و سفیه کز هر سه برخلاف تو پیشینه داشتم