1
بر سر تربتی رسیدم دوش
خرم و غم زدا و محنت کاه
2
نور مهر علی و عترت او
زان مکان رفته تا به ذروهٔ ماه
3
با من آن روز از قضا بودند
جمعی از اهل معرفت همراه
4
گفتم این خاک کیست شخصی گفت
خاک پاک حسین عینالله
5
گفتم آگه نیم ز تاریخش
از همان مصرعم نمود آگاه