1 گیرم که تو را نعمت صد پرویز است بر آخور تو دویست چون شبدیز است
2 تیزی مکن ار چه دولت تو تیز است کاین گردش روزگار شور انگیز است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 اگر ندیده ای از مشک پیش لاله سپر همی نگر به سوی آن دو زلف لاله سپر
2 رخش همی به دی از لاله نوبهار کند اگر حذر کند از چشم بد رواست حذر
1 گر نه بر آن روی چو دیباستی عاشقی و عشق نه زیباستی
2 دیبه اگر روی تو را ماندی بس دل من عاشق دیباستی
1 ای با تو دلم همه وفا کرده با من دل تو همه جفا کرده
2 نه عهده عاشقی به سر برده نه وعده مردمی وفا کرده
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به