فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

در جلوه‌گاه جانان جان از فروغی بسطامی غزل 325

غزل 325 ام از 549 غزلیات

در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم

1 در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم در روز تیرباران مردانه ایستادم

2 جان با هزار شادی در راه او سپردم سر با هزار منت در پای او نهادم

3 جز راستی نبینی در طبع بی نفاقم جز ایمنی نیابی در نفس بی فسادم

4 نام تو برده می‌شد تا نامه می‌نوشتم روی تو دیده می‌شد تا دیده می‌گشادم

5 در وادی محبت دانی چه کار کردم اول به سر دویدم، آخر ز پا فتادم

6 مجلس بهشت گردد از غایت لطافت هر گه ز در درآید حور پری نژادم

7 جز عشق سبز خطان درسی به من نیاموخت استاد کاملم کرد، رحمت بر اوستادم

8 تا با قضاش کردم ترک رضای خود را با هر قضیه خوش دل با هر بلیه شادم

9 طرح توی فروغی می‌ریختم، اگر بود حکمی بر آب و آتش، دستی به خاک و بادم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم

شاعر شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم چه کسی است ؟

شاعر شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم فروغی بسطامی می باشد.

شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم چیست ؟

قالب شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم غزل است

مضمون اصلی شعر در جلوه‌گاه جانان جان را به شوق دادم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر