دادم به چشم او دل اندوه پیشه از عرفی شیرازی غزل 23

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

دادم به چشم او دل اندوه پیشه را

1 دادم به چشم او دل اندوه پیشه را غافل که مست می شکند زود شیشه را

2 ای مدعی بکوش که محکم گرفته است عشق همیشه، دامن حسن همیشه را

3 در بیستون به صورت شیرین نگاه کن تا حسن چون به سنگ فرو برد ریشه را

4 فرهاد را چه ذوق که او با وجود دل در کار زخم سنگ کند زخم تیشه را

5 عرفی ببین فسردگی کشت ماهتاب امشب که در بغل ننهادیم شیشه را

عکس نوشته
کامنت
comment