جامی

جامی

جامی
جامی

هر چند جز فریب و فسونت نیافتم از جامی غزل 339

غزل 339 ام از 3391 واسطة العقد - غزلیات

هر چند جز فریب و فسونت نیافتم

1 هر چند جز فریب و فسونت نیافتم یکدم ز جان خویش برونت نیافتم

2 هرجا که هست چون همه نام و نشان توست در حیرتم ز خویش که چونت نیافتم

3 برهم زدم بنفشه و سنبل بسی چو باد بویی ز خط غالیه گونت نیافتم

4 چشم بد از تو دور که کم رخ نمودیم کز نوبت گذشته فزونت نیافتم

5 هرگز به سوی من نگذشتی کز اشک خویش دامن چو گل کشیده به خونت نیافتم

6 تو آن زبون کشی که گه قتل سرکشان میلی به عاشقان زبونت نیافتم

7 جامی اسیر سلسله زلف کیستی کازادگی ز قید جنونت نیافتم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم

شاعر شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم چه کسی است ؟

شاعر شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم جامی می باشد.

شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم چیست ؟

قالب شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم غزل است

مضمون اصلی شعر هر چند جز فریب و فسونت نیافتم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی