1 در دام کمند زلف تو افتادم سودای چنین ز غم کند آزادم
2 جان درغم زلفت ار چه آشفته بود از روح و صفای روی تو دلشادم
1 چار قسم اند سالکان راه دین حال هر یک را زمن بشنو یقین
2 اولین مجذوب سالک آمدست کاول از جذبه به حق واصل شدست
1 از خدا تبلی السر ائر می شنو روز و شب جز در پی نیکی مرو
2 هر که نیکی می کند با خاص و عام اوست از قول نبی خیر الانام
1 دو عالم خواه زیر و خواه بالا همه آئینه حقاست تعالی
2 وجود جمله موجودات از تو تو ظاهر در همه جل و جلالا