-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر دلم از جور او امبار بار دیگرست باش کو صد بار بود این نیز بار دیگرست
2 بنده آن سرو آزادم که دایم بهر او هر دمی از هر دو چشمم جویبار دیگرست
3 در هوای عارض همچون گل بیخار او چشم من چون ابر نیسان اشکبار دیگرست
4 با خرد گفتم که سرو راستی بالای اوست گفت نی خپ باش کآنجا کار و بار دیگرست
5 بر سر سرو سهی نسرین و سنبل کی شکفت تا چه شاخست آنکه او را برگ و بار دیگرست
6 گر چه با من دوستم دی بود بر نوعی که بود رغم دشمن آن گذشت امروز بار دیگرست
7 گر دهد سلطان حسنم در دمی صد بار بار همچنان ابن یمین در عشق بار دیگرست