حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

دلم ز سوز جگر دم از حکیم نزاری قهستانی غزل 467

غزل 467 ام از 1607 غزلیات

دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد

1 دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد کدام دل که ز سر تا قدم بمی‌سوزد

2 عجب ز مردمک دیده مانده ام که مدام میان آب دو چشم است و هم بمی‌سوزد

3 ز آه من دمِ باد صبا نمی فسرَد ز سوز من نفس صبح دم بمی‌سوزد

4 ز می که مونس جان بود بر شکست دلم که در عروق ز اندیشه دم بمی‌سوزد

5 ز جام جم چه کند مفلسی که در شب تار به دود آه سحر ملک جم بمی‌سوزد

6 به من نماند ز هستی و نیستی چیزی که برق عشق ، وجود و عدم بمی‌سوزد

7 اگر بسوخت تنم از سموم غم چه عجب که آدمی ز بس افراط غم بمی‌سوزد

8 بسوختیم و دمی در رقیب ما نگرفت بلی بلی مگر افسرده کم بمی‌سوزد

9 ز بس که شعله آهم به شعر در پیچد مداد وقت کتابت قلم بمی‌سوزد

10 حذر ز سوز نذاری کز آتش سینه به چنگ بر نفس زیر و بم بمی‌سوزد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد

شاعر شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد چیست ؟

قالب شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد غزل است

مضمون اصلی شعر دلم ز سوز جگر دم به دم بمی‌سوزد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر