- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر دلم جز جفا نمی آید وز تو بوی وفا نمی آید
2 از طبیب دلم مسلمانان هیچ بوی دوا نمی آید
3 گفته بود او درآیم از در وصل آن ستمگر چرا نمی آید
4 چه توان کرد چون ز دست مرا هیچ غیر از دعا نمی آید
5 درخور بندگان درگاهت هیچ خدمت ز ما نمی آید
6 جنگ را بسته ای میان و ز تو بوی صلح و صفا نمی آید
7 او خطایی بچه ست و می دانم که از او جز خطا نمی آید
8 یار بیگانه گشت تا دانی زان بر آشنا نمی آید
9 پادشاه جهان تویی ز چه روی نظرت بر گدا نمی آید