دوش رویش به خواب می از جهان ملک خاتون غزل 952

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

دوش رویش به خواب می دیدم

1 دوش رویش به خواب می دیدم روشنش همچو آب می دیدم

2 در شب تار محنت هجران چشمه ی آفتاب می دیدم

3 شکر معبود کردمی که رخش یک زمان بی نقاب می دیدم

4 آن دو چشمان همچو نرگس او نیک مست و خراب می دیدم

5 وان لب لعل آبدارش را پر ز درّ خوشاب می دیدم

6 کاجکی زان دهان شیرینش هم به تلخی جواب می دیدم

7 دل خود را بر آتش عشقش همه شب چون کباب می دیدم

8 چشمه چشم ما سرابی بود سر او در سراب می دیدم

9 ای دریغا اگر به بیداری روی او بی حجاب می دیدم

10 وز جهانم نشد میسر وصل کاجکی هم به خواب می دیدم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر