- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نخواهم زان گل رخسار برداری نقابش را که ترسم گرمی نظاره ای گیرد گلابش را
2 نسیم امروز با بوی که آمد رو به این وادی که ماند آغوش حسرت باز هر موج سرابش را
3 نباشد با رم ما برق را لاف سبک سیری که آرام رگ خوابست موج اضطرابش را
4 خبردار دل خود باش در بزم شراب او نسازی خام سوز از گرمی مجلس کبابش را
5 دلم بگداخت جویا از خیال شعلهٔ حسنش ندارد ظرف مینا طاقت زور شرابش را