نخواهم زان گل رخسار برداری از جویای تبریزی غزل 9

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

نخواهم زان گل رخسار برداری نقابش را

1 نخواهم زان گل رخسار برداری نقابش را که ترسم گرمی نظاره ای گیرد گلابش را

2 نسیم امروز با بوی که آمد رو به این وادی که ماند آغوش حسرت باز هر موج سرابش را

3 نباشد با رم ما برق را لاف سبک سیری که آرام رگ خوابست موج اضطرابش را

4 خبردار دل خود باش در بزم شراب او نسازی خام سوز از گرمی مجلس کبابش را

5 دلم بگداخت جویا از خیال شعلهٔ حسنش ندارد ظرف مینا طاقت زور شرابش را

عکس نوشته
کامنت
comment