- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ندارم که ز رویِ تو شکیبا باشم چون کنم چند چنین بی دل و تنها باشم
2 بی دلان اند که از دوست ندارند شکیب به همه وجه اگر باشم از آنها باشم
3 همه شب در طلبِ وصلِ تو چون خامْ طمع با دلی سوخته در پختنِ سودا باشم
4 یاربم طاقتِ خورشیدِ جمالت باشد تا زمانی نگران در تو چو حربا باشم
5 بویِ اسلام نیاید ز من و رنگِ صلاح تا پرستند هی آن زلفِ چلیپا باشم
6 از خردمندی و داناییِ من ناید هیچ تا من آشفته ی آن قامت و بالا باشم
7 طمعِ صدرِ سرا پرده ی وصلت هیهات لایقِ صحبتِ دربان تو آیا باشم
8 گر به بت خانه فرستی و اشارت رانی به پرستیدنِ لات و هبل آنجا باشم
9 ارز حکم تو بگردم من و سرگردانی به رضایِ تو و رایِ تو روم تا باشم
10 نقد چون حاصلِ وقت است و مهیّا امروز پس چرا منتظرِ وعدهی فردا باشم
11 صیقلِ زنگِ غم آیینه ی دل را هیهات چون نزاری من از آن مولعِ صهبا باشم
12 این همه مستی و آشفتگی من زان است تا خلافِ روشِ زاهدِ رعنا باشم