- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم آزاد از دامش نمیگردد چه دامست این زبانم کوته از نامش نمیگردد چه نام است این
2 گر آید روز روشن ور رود دور از رخ و زلفش نه من یابم که صبح است آن نه دل داند که شامست این
3 به کامم روز و شب در عاشقی اما به کام که به کام آن که جان مییابد از مرگم چه کام است این
4 تو گرم عیش با غیر و مرا هر لحظه در خاطر که میسوزد دلت بر من چه سوداهای خام است این
5 یکی را ساختی محرم یکی را کشتی از حرمان فراموش کار من بنگر کدامست آن کدامست این
6 بخور خونم چو آب و غیر، گر آبت دهد مستان که پیش نیک و بددانان حلالست آن حرامست این
7 ز حالات دگرگون محتشم میریزد از کلکت گهی آب و گهی آتش چه ترتیب کلامست این