سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

نخواهم از سر کویش، به صد از سلمان ساوجی غزل 309

غزل 309 ام از 897 غزلیات

نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن

1 نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن نشاید شیر مردان را، به هر زخمی ز جا رفتن

2 طریق عاشقان دانی، درین ره چیست ای رهرو؟ غمش را پیروی کردن، بلا را پیشوا رفتن

3 بساط حضرت جانان، به سر باید سپرد ای جان که جای سرزنش باشد، چنان جایی به پا رفتن

4 مقام کعبه وصل تو، دور افتاده است از ما نه ساز رفتن است آنجا، مرانی برگ نارفتن

5 ز غیرت خلوت دل را، ز غیرت کرده‌ام خالی که غیرت را نمی‌زیبد، درین خلوت سرا رفتن

6 به بوی زلف مشکین تو تا جان در تنم باشد من بیمار خواهم در پی باد صبا رفتن

7 خیالت آشناور شد در آب چشم من گویی چه واجب آشنایی را چنین در خون ما رفتن

8 ازین در هیچ نگشاید، تو را سلمان همی باید سر راهی طلب کردن، پی کاری فرا رفتن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن

شاعر شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن چه کسی است ؟

شاعر شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن سلمان ساوجی می باشد.

شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن چیست ؟

قالب شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن غزل است

مضمون اصلی شعر نخواهم از سر کویش، به صد چندین جفا رفتن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر