کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

نمی خواهم که کسی با آن شکر از کمال خجندی غزل 530

غزل 530 ام از 1252 غزلیات

نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد

🌙 حالت شب شماره بیت
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6

1 نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد ولی هر جا که شیرین ست غوغای مگس باشد

2 طبیب احوال من پرسید گفتم زلف او دال است گر اهل حکمت است او را همین یک حرف بس باشد

3 از آن لب گفتم ار بورسی دهی بیش از کنارم ده بگفت این نکته نشنیدی که حلوا باز بس باشد

4 شنیدم کآن صنم را هست با عشاق دلسوزی ولی ز آن گونه دلسوزی که آتش را به خس باشد

5 فلک بر آفتاب و مه رساند پایه قدرم گرم با خاک پای تو چو زلفت دسترس باشد

6 کمال از لطف طبع آمد اسیر عشق مهرویان چو بلبل کز خوش آوازی گرفتار قفس باشد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد

شاعر شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد چه کسی است ؟

شاعر شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد کمال خجندی می باشد.

شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد چیست ؟

قالب شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد غزل است

مضمون اصلی شعر نمی خواهم که کسی با آن شکر لب هم نفس باشد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر