یک نفس خیل خیال از حکیم نزاری قهستانی غزل 328

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

یک نفس خیل خیال از نظرم خالی نیست

1 یک نفس خیل خیال از نظرم خالی نیست ناودان مژه از آب سرم خالی نیست

2 تا قضا کرد کنارم ز میانش خالی دامن دیده ز خون جگرم خالی نیست

3 آستانش به زیارت نتوانم دریافت کز رقیبان منافق گذرم خالی نیست

4 بویش از باد که بر می گذرد می یابم عکسش از هر چه در آن می نگرم خالی نیست

5 کنج می گیرم و گویم ز غمش بگریزم چون گریزم که غم از بام و درم خالی نیست

6 با خود اندیشه همی کردم و گفتم با او فرصتی جویم و سوگند خورم خالی نیست

7 زر و سیمی نه که بر کار توان کرد ولی سیم اشک از ورق روی زرم خالی نیست

8 تا که گفته ست حزین باد نزاری که چنین دود آهش نفسی از شررم خالی نیست

عکس نوشته
کامنت
comment