جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

دلم ز روی چو خورشید از جهان ملک خاتون غزل 260

غزل 260 ام از 1809 غزلیات

دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست

1 دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست چرا که خوشتر از آن در جهان تماشا نیست

2 تو سرو جان و جهانی و ما فتاده ی خاک بگو به کوی که میلت چرا سوی ما نیست

3 بیا و روز جوانی به باد غصّه مده که حال گردش این چرخ پیر پیدا نیست

4 غم جهان مخور ای دل که نیست بایستم مراد هیچ کس اندر جهان مهیا نیست

5 به بوسه ای بنوازم به لطف خویش شبی مرا ز لعل لبت بیش از این تمنّا نیست

6 دو روزه عمر که داری مخور غم امروز از آن جهت که کسی را امید فردا نیست

7 مرا به نور تجلیست دیده ی بینا زبان ببند که بر ذکر دوست گویا نیست

8 ز درد عشق تو ای دوست هر شب از دیده که گفت با تو جهان در میان دریا نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست

شاعر شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست چیست ؟

قالب شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست غزل است

مضمون اصلی شعر دلم ز روی چو خورشید تو شکیبا نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر