فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

سر از کمند نپیچم اگر تو از فروغی بسطامی غزل 462

غزل 462 ام از 549 غزلیات

سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی

1 سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی رخ از هلاک نتابم اگر تو جلادی

2 نکرده چاره مکر تو هیچ مکاری نبرده پنجهٔ شید تو هیچ شیادی

3 گه از سلاسل لیلی کمند مجنونی گه از شمایل شیرین بلای فرهادی

4 به طرف بام قدم نه که شرم خورشیدی به صحن باغ گذر کن که رشک شمشادی

5 نه گریه داد مرا بی رخ تو تسکینی نه ناله کرد مرا در غم تو امدادی

6 نه داد شیخ شنیدی، نه نامه راهب فغان که گوش ندادی به هیچ فریادی

7 ز ناتوانی ما کی خبر توانی شد که در کمند قوی پنجه‌ای نیفتادی

8 از آن به بند تو آزادگان گرفتارند که غیرت مه تابان و سرو آزادی

9 ز زلف و چشم تو معلوم می‌توان کردن که آفت بشر و فتنه پری زادی

10 ز سیل گریه ما سست شد اساس دو کون تو ای بنای محبت چه سخت بنیادی

11 فروغی آن مه تابان مگر مراد تو داد که داد صورت و معنی به شاعری دادی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی

شاعر شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی چه کسی است ؟

شاعر شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی فروغی بسطامی می باشد.

شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی چیست ؟

قالب شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی غزل است

مضمون اصلی شعر سر از کمند نپیچم اگر تو صیادی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر