من اوصاف حست ندانم کماهی از کمال خجندی غزل 1063

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

من اوصاف حست ندانم کماهی

1 من اوصاف حست ندانم کماهی ولی این قدر روشنم شد که ماهی

2 مرا در سرست اینکه باشم غلامت گدا بین که دارد نمای شاهی

3 به زلف چو شستت گرفتار باشد من و هر که گیری ز مه تا به ماهی

4 مرا توبه فرمودن از خال مشکین بود شستن از روی رنگی سیاهی

5 تو دلتنگی ما بپرس از دهانت که خرد است وصادق بود در گواهی

6 بکن از دعای کمال احترازی که اثرهاست در ناله صبحگاهی

عکس نوشته
کامنت
comment