نمی‌دانم چو رفتی از از مشتاق اصفهانی غزل 269

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

نمی‌دانم چو رفتی از قفا بینی به کس یا نه

1 نمی‌دانم چو رفتی از قفا بینی به کس یا نه مرا هست ای خدنگ جسته میل باز پس یا نه

2 جهاندی رخش و رفتی هست آیا در دلت میلی که هم از نیمه‌ره کردی عنان تاب فرس یا نه

3 درای ناقه‌ات گردد چو گرم ناله می‌افتی به یاد ناله‌ام از ناله زار جرس یا نه

4 به منزل هیچ می‌گویی چشد آن را که ماند از من به رنگ نقش پا در گام اول بازپس یا نه

5 چو بینی بلبلی نالان به قیدی هیچ می‌گویی که روزی داشتم مرغ اسیری در قفس یا نه

6 ترا پیوسته با اغیار بود الفت هنوز آیا به رنگ شعله‌ای سرگرم با هر خار و خس یا نه

7 کنم از دوریت پیوسته فریاد و نمی‌دانم به گوشت می‌رسد فریادم از فریادرس یا نه

8 گه سیرت برون از خطه تبریز یادآور ز طغیان سرشکم شورش رود ارس یا نه

9 هوس مشتاق دارم رجعتش اما نمی‌دانم که خواهم مرد و خواهد در دلم ماند این هوس یا نه

عکس نوشته
کامنت
comment