ندانم تا دگربار این از عمادالدین نسیمی غزل 100

عمادالدین نسیمی

آثار عمادالدین نسیمی

عمادالدین نسیمی

ندانم تا دگربار این دل ریشم چه شیدا شد

1 ندانم تا دگربار این دل ریشم چه شیدا شد مگر عکس رخ دلبر به جان باز آشکارا شد

2 دگر چون با دلم لعلش نهان در گفت‌وگو آمد صدای ناله زار دل ریشم به هرجا شد

3 به صحرا چون که بیرون رفت باز آن دلبر از خلوت دل پردرد بیمارم ز عشقش بی‌سر و پا شد

4 به هر نقشی که خود می‌خواست رخ بنمود در عالم گهی رنگ دو عالم گشت و گه بی‌رنگ اشیا شد

5 دمی روح نهان آمد، دمی جسم عیان گردید دمی تنهای جان گردید و دیگر عین جان‌ها شد

6 زمانی کثرت خود گشت و در وی وحدت خود دید گهی پیدا و پنهان گشت و گه پنهان و پیدا شد

7 نسیمی روزگاری چونکه پنهان بود در زلفش دگرباره چو رویش دید در عالم هویدا شد

عکس نوشته
کامنت
comment