- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به اختیار ز روی تو بر ندارم چشم بدین قرار ز روی تو برندارم چشم
2 رقیبِ کویِ تو گر دیده های من بخلد به نوکِ خار ز روی تو برندارم چشم
3 دمی ز چشم خیالت نمی رود چه عجب گر آشکار ز روی تو برندارم چشم
4 وگر به دار برآرند هم چو حلّاجم فراز دار ز روی تو برندارم چشم
5 وگر کشیده بود تیغ بر سرم قاتل به جان سپار ز روی تو برندارم چشم
6 قیامت آید و محشر کنند و عرض دهند به روزِ بار ز روی تو برندارم چشم
7 بدین قدر که شود گل ستانِ عارض تو بنفشه زار ز روی تو برندارم چشم
8 خوش است خطّ غبارِ تو گردِ لاله ستان بدین غبار ز روی تو برندارم چشم
9 من آن نزاری مستم که پیش نوکِ سنان به اعتبار ز روی تو برندارم چشم