-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به دوران وصالت غم ندارم به ریش هجر تو مرهم ندارم
2 مسلمانان به درد روز هجران گرفتارم ولی همدم ندارم
3 که گوید حال زارم با تو هم باد که در عالم جز او محرم ندارم
4 چنان مستغرق دریای عشقم که من پروای خود یک دم ندارم
5 نه آن سودا که بود اندر سر ما به جان تو که آن هم کم ندارم
6 به دستم گر فتد خاکی ز کویت به دل یادی ز جام جم ندارم
7 به عشقش گر جهان بر من سرآید ندانی که غمی زان هم ندارم