1 ندارم جز غم تو غمگساری نه جز تیمار تو تیمارداری
2 مرا از تو غم تو یادگارست از این بهتر چه باشد یادگاری
3 بدان تا روزگارم خوش کنی تو بر آن امید بودم روزگاری
4 همه امید در وصل تو بستم بهسر شد عمر و هم نگشاد کاری
1 یارم این بار، بار میندهد بخت کارم قرار میندهد
2 خواب بختم دراز شد مگرش چرخ جز کوکنار میندهد
1 در همه مملکت مرا جانیست هر زمان پایبند جانانیست
2 در کنارم به جای دمسازی تا سحرگه ز دیده طوفانیست
1 کارم ز غمت به جان رسیدست فریاد بر آسمان رسیدست
2 نتوان گلهٔ تو کرد اگرچه از دل به سر زبان رسیدست