-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم کاکنون به عالم غم ندارم و گر دارم غم عالم ندارم
2 ز قلاشی و رسوایی و مسنی اساس شادمانی کم ندارم
3 گریبان من و دست رضایت چرا دل شاد و جان خرم ندارم
4 اگر رحمی کنی زخمی دگر زن که دیگر طاقت مرهم ندارم
5 اگر کامی دهی جامی دگر ده که من سامان ملک جم ندارم
6 غم از شادی بزاید شادی از غم چه غم دارم که غیر از غم ندارم
7 طمعها خام بود امید رستن نشاط از زلف خم در خم ندارم