- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلم شکفته نگردد ز بس جهان تنگ است چگونه گل نشود غنچه، گلستان تنگ است
2 به کام خود پر و بالی نمی توانم زد چو مرغ بیضه به من زیر آسمان تنگ است
3 به غیر این که دوم در پی هما چه کنم ز تیر او به تنم جای استخوان تنگ است
4 شکوه حسن تو در دل مرا نمی گنجد به ماهتاب تو پیراهن کتان تنگ است
5 جرس ز یوسف ما می کند مگر سخنی؟ که جای شکر مصری به کاروان تنگ است
6 سلیم، وسعت صحن چمن چه سود دهد مرا که همچو دل غنچه آشیان تنگ است