دلم ز عهدۀ عشقت برون نمی‌آید از همام تبریزی غزل 94

همام تبریزی

آثار همام تبریزی

همام تبریزی

دلم ز عهدۀ عشقت برون نمی‌آید

1 دلم ز عهدۀ عشقت برون نمی‌آید به جای هر سر مویی مرا دلی باید

2 بهای هر سر مویت نهاده‌ام جانی زهی معامله گر دیگری نیفزاید

3 مدد ز بوی تو یابد هوای فصل بهار که چون بهشت چمن را به گل بیاراید

4 شهید تیغ تو جان‌ها به زندگان بخشد گدای کوی تو بر خسروان ببخشاید

5 به خسته‌ای که رساند نسیم بوی خوشت اگر در آتش سوزان بود بیاساید

6 روان شود ز لبم چشمه‌های آب حیات چو نام دوست مرا بر سر زبان آید

7 هزار بار بشستم دهن به مشک و گلاب هنوز نام تو بردن مرا نمی‌شاید

8 نظر به روی تو کردن مسلم است آن را که دیده را به جمالی دگر نیالاید

9 زهی خجسته صباحی که وقت بیداری همام روی تو بیند چو دیده بگشاید

عکس نوشته
کامنت
comment