بهر روزی دلم غمین نیست از جویای تبریزی غزل 362

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بهر روزی دلم غمین نیست

1 بهر روزی دلم غمین نیست گو کمتر باش بیش ازین نیست

2 کو پادشهی که در پی نام دستش ته سنگ از نگین نیست

3 داد از اشکی که نیست خونین آه از آهی که آتشین نیست

4 سرزندهٔ عشق همچو شمعم داغم پنهان در آستین نیست

5 دارد همه جا چو آینه روی بر لوح جبین هر که چین نیست

6 غیر از دل بیقرار جویا ویرانهٔ پادشه نشین نیست

عکس نوشته
کامنت
comment