- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ندانم صبغه الله است یا گلگون شرابست این چنین رنگین نباشد می مگر لعل مذابست این
2 ز ابریق ار سوی ساغر روان گردد می روشن ز بهر دفع دیو غم تو پنداری شهابست این
3 حباب از روی جام می چو بدرخشد خرد گوید که بر خورشید رخشنده سهیل تیز تابست این
4 خوشا در نصفی سیمین می روشن چو آب زر تو پنداری هلالست آن و در وی آفتابست این
5 چو روی ساقی مهوش ز تاب می عرق گیرد زرنگ و بوی پنداری مگر بر گل گلابست این
6 ز ساقی خواستم آبی شرابی داد گلگونم بلطفش گفتم ایدلبر شرابست این نه آبست این
7 بگفت ابن یمین بستان که آبست این ولی در وی فتاد از روی من عکسی تو پنداری شرابست این