1 در وصل نماند بیش ازین تدبیرم پیشم بنشین دمی که پیشت میرم
2 چون اشک ز چشم من جدا خواهی شد آخرکم آنکه در کنارت گیرم
1 ترکم، عرب مثال، چنگ بر عذار بست مردانه، روی بست و دل عاشقان، شکست
2 ای صبر، چون رکاب زمانی بدار پای کان شهسوار ترک، عنان میبرد ز دست
1 عاشقان را شوق مستی، از شرابی دیگرست وین هوا گرم از فروغ آفتابی دیگرست
2 ساقی آب رز برای دیگران در گردش آر کاسیای ما کنون، گردان به آبی دیگرست
1 ره، خرابات است و درد سالخورده، پیر ما کس نمیداند به غیر از پیر ما، تدبیر ما
2 خاک را از خاصیت اکسیر اگر، زر میکند ساقیا میده، که ما، خاکیم و می، اکسیر ما