پیش رخ نو مه را حسنی چنان از کمال خجندی غزل 701

کمال خجندی

آثار کمال خجندی

کمال خجندی

پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم

1 پیش رخ نو مه را حسنی چنان ندیدم این اختر سعادت بر آسمان ندیدم

2 از ضعف شد تن من دور از تو استخوانی پیش سگان کویت این استخوان ندیدم

3 بار غمت گر آن را بر دل گران نماید من بر دو دیده آن را باری گران ندیدم

4 ای دل به خواب او را هنگام بوس و آغوش گر تو دهان ندیدی من هم میان ندیدم

5 ماند قد من و تو این نیر و آن کمان را نیر اینچنین افتاده دور از کمان ندیدم

6 چندانکه خورد خونم از دیده خاک آن را چون ریگ تشنه هیچش سپری از آن ندیدم

7 آمد به خاک کویش اشک کمال غلطان آبی بدین روانی در بوستان ندیدم

عکس نوشته
کامنت
comment